واکسن دو ماهگی
سلام فدات شم از پریشب استرس واکسنتو داشتم همش باخودم میگفتم بچم چه جوری درد واکسن و تحمل میکنه اونم نه یکی دو تا.تا این کهدیروز صبح ساعت 10ونیم نوبت واکسنت شد ومن وشما وبابایی با هم رفتیم برای واکسن زدن که شما هم خواب بودی چون شب قبلش تا صبح بیدار بودی خیلی خوابت میومد به زور بیدار شدی وواکسنتو زدن و خدارو شکر بعد از واکسن خیلی گریه نکردی (شاید نمیخواستی از خواب نازت بگذری عسلم)فقط ظهر ساعت 3تا4خیلی گریه کردی اما بعد از اون خدارو شکر خیلی خوب بودی.اینم چند تا عکس از دیروزت من وبابایی در انتظار واکسن بعد از واکسن ببینید پام چی شده اینم چند تا عکس از فوتبال دیدنت عشق مامان(بازی ایران وآرژانتین) ...
نویسنده :
مامی فائزه✿◕ ‿ ◕✿
3:03