بیوگرافی مامان وبابا
سلام عشق مامان
من مامی فائزه مثل شمافروردینی هستم ،سوم فروردین 72 تو شهر همدان متولد شدم در حال حاضر دانشجو هستم.بابا مرتضی هم چهاردهم آذر64توشهربوشهر متولدشد .سال 88باهم آشناشدیم،فروردین89عقد وچهارم اسفند 90عروسی کردیم
وخدای مهربون سی ام فروردین 93 محمدحسام کوچولو روبه مابخشید
واما خاطرات بارداری:
عشقم درست دوازدهم شهریور92مطمئن شدم باردارم.اصلاباورم نمیشدوقتی دکتر گفت بارداری لیز خوردن اشکاموازروگونه هام حس کردم
دعای این روزهای مامان:
عزیزدلم ازوقتی فهمیدم خدای مهربون نظر لطف به ماداشته یه فرشته کوچولو توراه داریمعلاوه بر خوشحالی یه استرس خاصی هم دارم به خاطر سلامتیت عزیزدلم.بعضی وقتا برای آروم شدن خودم از شمامیخوام دعاکنی ،دستای کوچولوتو بیاری بالا واز خدابخوای که سالم باشی.
تصویر نی نی کوچولو تو ذهن مامان:
عزیزدلم میخوام تصورم از ظاهرت قبل از دیدنت بگم؛بابایی یه عکس از کوچولویهاش دارهفکر کنم یه سال ونیمش بوده تامیخوام تو ذهنم تجسمت کنم همش اون عکس میاد تو ذهنم.امااز نوزادیات یه پسر کوچولو توپولو سفید مو مشکی(فقط خداکنه سالم باشه)